همیشه با خودم میگم شاید اونقدر بدشانسم که تو یه روز میتونم همه چیزم و از دست بدم و اونقدرم خوش شانسم که تو روز بعدش ده برابرش مال من شه. نمیشه از جایی شروع کرد. اونقدر بدون مقدمه ورق کاهی روزام برگشت که تند تند دارم چشامو رو نوشته ها میگردونم ببینم مقدمش کجاست مات به اتفاقایی فکر میکنم که تو مخیله نمیگنجه همش تو یه ۲۴ ساعت زمینی گذشت انگار ۲۸ ساعت بود .شایدم بیستو نهایت ساعت اسمونی بود،اره. اون ۲۴ ساعت اصلا تو زمین اتفاق نیفتاد،هیچوقت چیزایی که ادمو از ساعت ,نهایت ساعت ,بیستو نهایت منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ناشناخته ها مواد شیمیایی و کاربردها تست قالب ها biz city فروشگاه اینترنتی شاپ صدا فروشگاه لوازم صوتی وتصویری پارس